اينروزها بازاراينترنت مجدداً رونق يافته ووبلاگهای بدنام وافراد مشکوکی، بيرحمانه به جان نيروهای سياسی بلوچ افتاده وبه شيوه های گوناگون سعی ميکنند تا آنها را بدنام کرده ونهايتاً وجود و ماهيت جنبش ملی بلوچستان را منکرشده و به زيرسئوال ببرند.
آنها به باورخودشان دست به افشاگری زده وسندی را چاپ کرده اند که درآن ازملاقات تعدادی ازبلوچهای مقيم سوئد با فرستادگان اطلاعات ايران پرده برميدارد!!! اولاً اين سندی نيست که درآن به افراد خاصی اشاره شده باشد، بلکه گزارش روزنامه ايست که پس ازدستگيری واخراج مامورين اطلاعات ازسوئد تهيه گشته وبه چاپ رسيده است. اما مسئول وبلاگ مزبوردرتوضيحی که دراينمورد نوشته است، چنين وانمود کرده که درآن مسئله ديدارافراد وابسته به حزب مردم بلوچستان با نمايندگان وزارت اطلاعات مورد تاکيد قرارگرفته است که واقعيت چنين نيست.
نيروهای سياسی، مذاکره وگفتگو با دشمن را همواره ودرطول تاريخ درسرلوحه برنامه مبارزاتی خويش داشته اند. به جنبش فلسطين، افريقای جنوبی، کردستان و... نظری بيفکنيم. احزاب وسازمانهای سياسی که جهت کسب حقوق سياسی، اجتماعی واقتصادی ملت خويش مبارزه ميکنند، نميتوانند اززيربارديالوگ وگفتگو بادشمن شانه خالی کنند، زيرا مذاکره خود يکی ازشيوه های مبارزاتی محسوب ميگردد. بلوچها نيزنبايد دگم باشند ومذاکره را ازگناهان کبيره بدانند. درنظرگرفتن مسائل امنيتی وبه حداقل رساندن ضرروزيانهای چنين تماسهائی، به خود تشکلهای مذاکره کننده برميگردد ودرمحدوده اين نوشته نمی گنجد.
اينکه اصلاً چنين ملاقاتهائی توسط افراد وابسته به حزب وسازمان خاصی با نمايندگان اطلاعات رژيم که به اسکانديناوی آمده بودند، صورت گرفته يا نه، مشکل کارنيست. بايد به اين موضوع پرداخت که هدف اطلاعاتی ها ازاين ديد وبازديدها چه بوده است؟ ايجاد تفرقه وبدبينی دربين بلوچهای مقيم اروپا وبدينوسيله تضعيف جنبش ملی بلوچستان، ويا يارگيری؟ آيا مامورين اطلاعات توانستند، افراد جديدی را به جاسوسی وادارسازند؟ دليل ومدرک وجود دارد؟ وهزاران سئوال ديگرکه ميتوان مطرح کرد. اصل ملاقات با اين وآن، نميتواند اهميت چندانی داشته باشد.
هدف اصلی اطلاعات درخارج ازکشوراين است که به درون احزاب وسازمانهای سياسی وفعالی که ميتوانند درآينده برای رژيم درد سرسازباشند، نفوذ کند تا ازاينطريق به اطلاعات درونی دسترسی پيدا کرده و به شناسائی اعضای فعال آنها بپردازد. آيا اطلاعاتيها موفق شده اند تا افراد خويش را درون حزب مردم بلوچستان، بلوچستان راجی زرمبش وجبهه متحد بلوچستان و... جاسازی کنند؟ پاسخ گوئی به اين پرسش را مسئولين اين تشکلها برعهده دارند. اما موردی که بايد به آن اشاره نمود، اينکه زمانيکه اسامی فعالين مثلا حزب مردم بلوچستان توسط فلان وبلاگ مشکوک منتشرميشوند، چه ضرورتی دارد تا اطلاعات پول بيشتری خرج کند وبرجاسوسان خود بيفزايد؟
مورد ديگری که حائزاهميت فراوان است وبه آن پرداخته ميشود، نفی جنبش ملی بلوچستان بطورکلی است. آنها ازحزب مردم شروع ميکنند که فلانی فلان و بهمان است ونهايتاً نتيجه ميگيرند که اصلاً دربلوچستان جنبشی وجود ندارد واپوزيسيون خارجه نشين بلوچ که اجباراً سرزمين خويش را ترک کرده وبا تمام مشکلات موجود، ماهيت زشت رژيم را درسطح بين المللی نمايان ميسازند وازظلم وستمی که بربلوچ وبلوچستان ميشود سخن ميگويند، را وابسته به اجانب ومزدورميپندارند.
مبارزاتی که طی سالهای اخير، پوزه رژيم را دربلوچستان به خاک ماليد وصدای مظلوميت ملت بلوچ را به گوش جهانيان رسانيد، با تمام ضعفها وکاستی هائی که داشت، بخشی ازجنبش ملی بلوچستان بود. طی چند سالی که گذشت، دهها هزارتن ازجوانان ومردم عادی بلوچ توسط عقده ايهائی پست وضد انسان، چه دربلوچستان و چه درديگرشهرهای ايران، دسته دسته به جوخه های اعدام سپرده شدند وبيش ازآن هم اينک درسياه چالهای حکومت اسلامی ايران وحشيانه شکنجه ميشوند. نيرگوشه ای ازحرکت ملی بلوچ به شمارميروند.
تلاشهائی که جهت طرح مسئله بلوچستان درمجامع بين المللی صورت پذيرفته است، هرچند ناتوان، توسط همين اپوزيسيون بلوچ خارجه نشين(حزب مردم، زرمبش، جبهه وافرا منفرد....) به قول شما مزدوربيگانگان! بوده است وبه جنبش ملی بلوچ مرتبط ميباشد. البته افشاگری برعليه جنايات رژيم آخوندها دربلوچستان، شايد به مذاق افراد مشکوکی مانند ميرسوبان و ديگران که شايد دستی درجيب خليفه دارند، خوش نيايد. بدانيد که بلوچستان به ملت بلوچ تعلق دارد واين مبارزات تا رسيدن مردم بلوچ به اين هدف ادامه خواهد داشت، چه ما بخواهيم ويا مخالف آن باشيم.
اگرافرادی دلسوزانه به انتقاد ازعملکرد جريانات سياسی بلوچ ميپردازند، بايد خود اقدام عملی کنند ودرجهت رفع مشکلات تلاش کرده وراه حل ارائه دهند. نفی مبارزات سی ساله دربلوچستان وآثارآشکارآن، اقدامی خيرخواهانه وبه نفع ملت بلوچ نيست. اين ديدگاه به نا اميدی وياس دامن ميزند، تفرقه را دربين بلوچها افزايش ميدهد و.... درغيرآن، بايد يقين داشت که پشت اينگونه قلم ها، خود وزارت اطلاعات رژيم لميده است.
شهمير م2011-08-20
http://zohrehbaloch.blogspot.com/2011/08/blog-post_592.html#more
جناب مدیر وبلاگ پهره انصافا از هر گونه انسانیتی بدور میباشی
امیدوارم از خر شیطان پیاده شده و همگام با مبارزین بسوی آزادی گام برداری
پهره ویکی لیکس ۲۰۱۱
۵ نظر:
در بلوچستان جنوبي نيز چندين وبلاگ با يدك كشيدن عنوان ويكي ليكس شامل ويكي ليكس چابهار ، قصرقند ، سراوان و غيره توسط افراد خود فروش و خائني چون محمد جواد صادقي ، امان عزيزي ، محمد اكبر رئيسي و رستم كريمي ايجاد گرديدند كه تمام هم و غم خود را به تخريب چهره هاي سياسي اداري و اجتماعي بلوچ مصروف داشتند اين حركت توسط جواد صادقي كارمند منطقه آزاد چابهار و از وابستگان دفتر رهبري شعبه چابهار هدايت مي شود . امان عزيزي و رستم كريمي نيز از وابستگان به اداره اطلاعات نيكشهر و بسيج سپاه ناحيه قصرقند و نيكشهر مي باشند . محمد اكبر رئيسي نيز از دوستان و رفيق شفيق خسرو ملازهي خائن نامرد مي باشد . اين گروه خبيث نه تنها در حال توطئه و تخريب بلوچهاي اپوزيسيون هستند بلكه بلوچهاي داراي سمتهاي اداري و دولتي را نيز نشانه رفته اند و اين اعمال فقط براي خوشنودي اربابان اطلاعاتي انها مي باشد اميدوارم روشنگري نماييد تا مردم بدانند با چه توطئه كثيفي روبرو هستند.
سلام. من يكي از همين افرادي هستم كه در نظر بالايي نام برده شده اند. متاسف شدم كه تكنولوژي اگر دست انسان هاي نافرهيخته و كمبود دار بيفتد چقدر مضحكه مي شود. من كاملا تصادفي با اين وبلاگ و نظر ناشناس (كاملا هم شناخته شده )بالايي برخورد كردم. خوب بود مدير وبلاگ يا نظر را حدف مي كرد و يا مي گفت كه لزوما چنين ادعايي را تائيد نمي كند. البته من فقط از خودم دفاع مي كنم و اطلاعي از اتهامات وارد شده به ديگران ندارم. آنها خودشان جواب بدهند.
خوشبختانه فرد نظر دهنده را خوب مي شناسم. كار هاي مشابه زياد كرده. مثل بچه هايي كه عقل نارس دارند هر وقت در خانه و خيابان با هر كه حرفش شد فورا مي رود پشت كامپيوتر و برايش فحش و تهمت و اينها مي نويسد.
من بسيار متاسفم كه ناچارم به شيوه خود او عمل كنم. بسيار شرمنده ام از اين ادبيات. ولي چون دسترسي به مدير اين وبلاگ ندارم ناچارم اين مطلب را هم بنويسم كه منار مطلب بالايي قرار گرفته و براي هر خواننده احتمالي رفع سوء تفاهم شود.
مهم نيست خوشبختانه همه آنهايي كه بايد مي شناسندش. و همان موقع همه گفتند حتما كا رفلاني است. چون هيچ انسان فهميمي دعواهاي نداشته كوچه و خيابان را به اينترنت نمي كشاند. بماند كه ما دعوايي با كسي نداريم.
يك بار كار مشابهي كرده بود. بزرگترهايش را خواستم و فكر كردم ادب شده. حالا اين نوشته را مي بينم تعجب مي كنم. خدا كند مربوط به قبل از آن جريان باشد. اگر نه نتيجه مي گيريم كه ادب شدني نيست و جواني كمبود دار است پي نام و نشان و آداب نمي داند. البته هنوز نمي خواهم اين نتيجه را بگيرم. قضاوت هر چه دير تر بهتر است.
فقط بگويم من اصلا نه فردي به نام خسرو ملازهي را مي شنايم و نه ديده ام ونه رفاقتي داشته م. البته وبلاگ ايشان را زماني دنبال مي كردم كه كارشان خوب بود. در جريان اين دعواهاي چندش آور دو طرف هم هستم و از دليل آن خيلي تعجب مي كنم. به هيچ كدام از دو طرف نمي آيد كه اينگونه بي محابا يكديگر را و در واقع خود شان را و نام يك قوم را خراب كنند.
فقط مي توانم بگويم متاسفم و متعجب!
با سلام
از انتشار کامنتي که بدون مدرک مستدل دوستان ادب پرور و زحمتکش را با صفتهاي که متعلق به خودشان هست نسبت داده برايتان متاسف هستم
نيک ميدانم که اين ناشناس کيست چرا که ميدانم کدام خان زاده تاريخ مصرف گذشته است که پرسشهاي مطرح کرديم اينان که داعيه حکومت در بلوچستان را در مدت 3قرن گذشته به خودشان و اجدادشان نسبت ميدهند گفته بوديم که اين حاکميت است که بايد بستر پيشرفت علمي و عمراني قلمرو خود را فراهم کرده و شما چکار کرديد؟ که اين پرسشهاي که ذهن تاريخ را قلقک ميدهد به مذاقشان خوش نيامدهو براي نويسنده اين نهظر آقاي ي - م متاسفم اگر قطره مردانگي و جرات در چنته داشت با اسم مي آمد و شما مدير اين وبلاگ نيز نبايد کلمات زشت را منشر ميکرديد
منظر پاسخ هستم در ايميلم
بابا چرا بلوچا رو مفت مفت بدنام مي كنيد. يعني هنوز اينو نفهميديد كه كار كار خود همين حكومته؟ خب اسمهاي بلوچي استفاده مي كنه خب. مقاله هاي بلوچا رو از وبلاگاي ديگه بر مي داره كپي مي كنه مي ذاره كنار حرفاي خودش تو سايتهاي خودش چاپ مي كنه كه يعني چي يعني همه فكر كنند همه اينا رو بلوچا نوشتن!!
چقدر نادونيد شما كه تو اين مسئله به اين سادگي موندين. چه بازي هم خوردين شما.الكي اعصابتونو خورد مي كنين كه كي داره واسه ما اين حرفاي چرت و پرت رو مي نويسه!
اصلا اون سايت تفتان كه علنا بالايش نوشته جنبش سايبري!! كور بودين شما نديدينش يعني؟!اين ابراهيم حسين بر هم كه اسم جعلي هستش عزيز. ما تو سراوان همچين كسي نداريم. من همه حسين بر ها را مي شناسم.كسي نداريم به اين اسم كه بخواهد سايتش رو راه بيندازه. عكس يك كراواتي يكي رو زده كه اصلا بلوچ نيست قيافه اش. حرفاش هم بيعضي ها رو به نفع بلوچا مي زنه بعضي رو هم مال خودشه يعني مال حكومت.
اين نظر رو منتشر نكنيد. پشيمون شدم. نكنه بيايند توي همين كافي نت برام دردسر بشه.
بابا چرا بلوچا رو مفت مفت بدنام مي كنيد. يعني هنوز اينو نفهميديد كه كار كار خود همين حكومته؟ خب اسمهاي بلوچي استفاده مي كنه خب. مقاله هاي بلوچا رو از وبلاگاي ديگه بر مي داره كپي مي كنه مي ذاره كنار حرفاي خودش تو سايتهاي خودش چاپ مي كنه كه يعني چي يعني همه فكر كنند همه اينا رو بلوچا نوشتن!!
چقدر نادونيد شما كه تو اين مسئله به اين سادگي موندين. چه بازي هم خوردين شما.الكي اعصابتونو خورد مي كنين كه كي داره واسه ما اين حرفاي چرت و پرت رو مي نويسه!
اصلا اون سايت تفتان كه علنا بالايش نوشته جنبش سايبري!! كور بودين شما نديدينش يعني؟!اين ابراهيم حسين بر هم كه اسم جعلي هستش عزيز. ما تو سراوان همچين كسي نداريم. من همه حسين بر ها را مي شناسم.كسي نداريم به اين اسم كه بخواهد سايتش رو راه بيندازه. عكس يك كراواتي يكي رو زده كه اصلا بلوچ نيست قيافه اش. حرفاش هم بيعضي ها رو به نفع بلوچا مي زنه بعضي رو هم مال خودشه يعني مال حكومت.
اين نظر رو منتشر نكنيد. پشيمون شدم. نكنه بيايند توي همين كافي نت برام دردسر بشه.
ارسال یک نظر